در بخش نخست این پایان نامه به بیان مفاهیم و کلیاتی از جرائم تمرد و سرپیچی از اوامر مافوق خواهیم پرداخت. تعریف هر دو جرم را در همین بخش بیان می کنیم و بعد به سابقه ی تاریخی آنها اشاره خواهیم نمود. بعد از آشنایی با دو جرم مذکور به بررسی عناصر و ارکان تشکیل دهنده ی هر یک اشاره میکنیم. در واقع با بیان هر کدام از ویژگیهایی که در این بخش با آنها سروکار داریم برای جرائم تمرد و سرپیچی یک شناسنامه درست خواهد شد.
فصل نخست: ماهیت و پیشینه ی جرائم تمرد و سرپیچی از اوامر مافوق
در فصل نخست از بخش نخست برای اینکه مطالب را به سهولت بتوانیم پشت سر هم قرار دهیم از دو مبحث کمک گرفته ایم. ابتدا به بحث تعاریف خواهیم پرداخت و سپس به بحث پیشینه و سابقه ی قانونگذاری در خصوص جرائم تمرد و سرپیچی از اوامر مافوق اشاره خواهیم نمود.
مبحث نخست: تعریف جرائم تمرد و سرپیچی از اوامر مافوق
در مبحث نخست که به تعریف جرائم تمرد و سرپیچی از مافوق اختصاص داده ایم؛ از هر جرم به تعریف لغوی و حقوقی اشاره خواهیم نمود. بعد از بیان تعاریف به مقایسه ی آنان خواهیم پرداخت و با وجوه اشتراک و افتراق آنان آشنا خواهیم شد. در ادامه ی همین مبحث به بیان خصوصیات مرتکبین جرائم تمرد و سرپیچی از اوامر مافوق اشاره می کنیم.
گفتار نخست: تعریف لغوی
در گفتار نخست تعریف لغات جرائم تمرد و سرپیچی از اوامر مافوق را به صورت تحت اللفظی ارائه خواهیم نمود. هدف این است که معنی عبارات به صورت ساده بیان گردد.
بند نخست: جرم تمرد
کلمه ی تمرد ریشه ی عربی دارد و اسم مصدر است. جمع آن هم تمردات است. «از نظر لغوی کلمه ی تمرد به معنای سرپیچی کردن، گردنکشی کردن و نافرمانی نمودن است.»[1]
با توجه به تعریف میتوان گفت هر سه فعل سرپیچی کردن، گردنکشی کردن و نافرمانی نمودن دربردارنده ی مفهوم عدم اطاعت و نپذیرفتن دستور می باشند. همه ی افراد با شنیدن کلمه ی تمرد، ناخودآگاه نافرمانی کردن یک فرد شاغل در نیروهای نظامی و انتظامی را در ذهن تداعی می کنند. در واقع این تبادر ذهنی دور از واقعیت نیست؛ چون تمرد یکی از مهم ترین جرائمی است که در حیطه ی وظایف نظامی و انتظامی مطرح است. در واقع جرم تمرد یکی از جرائم خاص نظامی هم می باشد.
«تمرد واژه ای عربی است که مصدر لازم باب (ثلاثی مزید تَفُعّل) و از ریشه ی (مَرَدَ)، در معنای عصیان کردن، از حد خود تجاوز کردن، تکبر ورزیدن و به نفاق و چند چهرگی درآمدن است.»[2]
«تمرد در معنای گردن کشی کردن، ستنبه شدن، سرپیچی کردن و نافرمانی است.»[3]
معنای لغوی تمرد را در کتابهای دیگر هم میتوان پیدا کرد. اما همه ی معانی شبیه ی تعاریف فوق هستند و با همین ادبیات این جرم معرفی می شود. اگر بدون در نظر گرفتن فرهنگها و کتب بخواهیم معنای لغوی تمرد را بیان کنیم باید بگوییم توجه نکردن به دستورات مافوق است. همین بی توجهی میتواند منضم به یک حرکت مادی گردد و جرم تمرد را شکل دهد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
بند دوم: جرم سرپیچی از اوامر مافوق
در این بند به تعریف لغوی جرم سرپیچی از اوامر مافوق به کمک کلمات آن اشاره میکنیم. عناصر این جرم را تجزیه نموده و به صورت تک تک آنها را تحلیل خواهیم نمود.
«کلمه ی سرپیچی یک حاصل مصدر است و در معنای نافرمانی و عصیان کردن می باشد.»[4] همچنین «کلمه ی سرپیچی کردن در معنای سرکشی کردن و رسیدن به جایی که از حد خود بیرون باشد است. در واقع عصیان کردن و از حد خود تجاوز نمودن چنانکه پند و نصیحتی پذیرفته نشود، گردنکشی و خودسری نمودن، مخالفت و عدم اطاعت، عدم انقیاد و تحقیر حکم و فرمان همگی مساوی با سرپیچی نمودن می باشند.»[5]
نکته ی مهم این است که سرپیچی کردن حتی در زبان عامیانه و عرفی، دربردارنده ی یک بار منفی است و از سوی اهل علم و ادب مردود و مطرود است. در متون دینی و مذهبی هم آمده است که از دستوراتی که مخالف صریح با دستورات شارع مقدس است سرپیچی کنید و بقیه را اجرا نمایید. پس در کل میتوان گفت که این کلمه درشتی کردن و عصیان کردن را در دل خود دارد.
در جرم مورد نظر ما که سرپیچی از اوامر مافوق است، همین معنی مخالفت و عدم اطاعت مورد نظر است. در واقع با به کار بردن عنوان مجرمانه ی سرپیچی از اوامر مافوق منظور این است که اوامر و دستورات مقامی که مقامش از مقام مرتکب جرم بالاتر است بر زمین نهاده شده و به آن بی توجهی گردیده است.
«کلمه ی اوامر اسم است و جمع کلمه ی امر میباشد. این کلمه در مقابل نواهی قرار میگیرد و متضاد نواهی یعنی نهی شده ها می باشد. کلمه ی اوامر همچنین حاصل مصدر است و در معنای فرمانها، فرموده ها، فرمایش ها و احکام می باشد.»[6]
معمولا امر را در خصوص مقام بالاتر به کار می برند. در گفتار روزانه هم برای صحبت کردن با مقام بالادست یا کسی که درخور احترام است از لفظ امر یا اوامر استفاده می کنیم. مثلا طی اوامر فرماندهی کل قوا در خصوص ساماندهی امور رفاهی پرسنل نیروی هوایی، با فرمایشات مقام ریاست عالیه ی سازمان و … را زیاد شنیده ایم. در این کاربرد مؤدبانه نوعی حالت فرمان پذیری نهفته است. به این معنی که اوامر باید حتما اجرا گردد و بی توجهی به آن نوعی بی احترامی و خلاف است. در این پایان نامه منظور از کلمه ی اوامر، دستورات و فرمانها است. در واقع هر مطلبی که اجرای آن از مقام پایین دست خواسته شده باشد، امر است.
در فرهنگ حقوقی برای کلمه ی مافوق تعریفی نیامده است و برای آن معنایی در نظر گرفته نشده است. اما به نظر میرسد معنی آن همان بالادست، رئیس یا بالاتر است. از نظر لغوی این کلمه یک اسم عربی است و معنی تحت اللفظی آن یعنی چیزی که بالاتر است. در زبان فارسی هم مافوق به معنی بالادست می باشد.
در این پایان نامه منظور از کلمه ی مافوق مستخدمی است که از نظر سلسله مراتبی در درجه ی بالایی قرار دارد و رابطه ی سایر کارکنان با وی حالت رئیس و مرئوسی می باشد. چنین مقامی را رئیس یا مافوق می نامند که برای برقراری نظم و انضباط در کارها و پیشرفت امور اداری، قانون سایر کارمندان را موظف به پیروی از وی نموده است.
با در نظر گرفتن معانی تک تک کلماتی که اجزای تشکیل دهنده ی لغوی جرم سرپیچی از اوامر مافوق میباشند می توان گفت معنای لغوی جرم سرپیچی از اوامر مافوق نافرمانی نمودن در مقابل فرمانهای مقام بالادست است.
گفتار دوم: تعریف حقوقی
در این گفتار هم معنای عبارات بیان خواهد شد. اما تفاوت این گفتار با گفتار پیش گفته در این است که در گفتار قبل به بیان تعاریف لغوی و معنای تحت اللفظی عبارات پرداختیم و به فرهنگ های عمومی زبان فارسی مراجعه نمودیم. در این گفتار تمرکز بر روی تعاریف حقوقی است و برای بیان مطالب به سراغ فرهنگهای حقوقی و ترمینولوژی حقوقی خواهیم رفت.
بند اول: جرم تمرد
در رشته ی حقوق برای یافتن معنی کلمات و عبارات حقوقی باید به سراغ دایرة المعارفی برویم که آنها را به صورت تخصصی تعریف نموده باشد. در این خصوص به سراغ ترمینولوژی حقوقی میرویم:
«تمرد: جزا- هر گونه حمله یا مقاومت که با اقدام عملی به طور تجری نسبت به مأموران دولت در حین انجام وظیفه ی آنها به عمل آید تمرد محسوب میشود.»[7] قبل از ورود به بحث باید توضیح دهیم که در ترمینولوژی حقوقی، کلمات از نظر رشته ای که مورد استفاده قرار میگیرند طبقه بندی میشوند. کلمه ی تمرد در اینجا به عنوان کلمه ای که در رشته ی جزا کاربرد دارد معرفی شده است. به عبارت دیگر یک کلمه ی جزایی می باشد.
با در نظر گرفتن تعریف مذکور، تمرد در واقع یک جرمی است که میتواند حالت حمله و تهاجم داشته باشد و یا به صورت مقاومت و بی توجهی بروز کند. نکته ی مهم این است که تمرد حتما باید در حین انجام وظیفه ی مأموران دولت رخ دهد و حتما هم به صورت بالفعل درآید.
در ماده ی 607 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 در خصوص تمرد آمده است: «هر گونه حمله یا مقاومتی که با علم و آگاهی نسبت به مأمورین دولت در حین انجام وظیفه ی آنان به عمل آید تمرد محسوب میشود.»
عنصر مهمی که در تعریف جرم تمرد همواره باید به آن توجه نمود؛ تجری است. تجری از جرأت نمودن گرفته شده است و در معنی جسارت نمودن و گستاخی کردن است. در رشته ی حقوق جزا در بسیاری از موارد این لفظ را در مواد و عبارات می بینیم. گاهی عمل مجرم از باب تجری مشمول مجازات میگردد و گاهی عمل مجرمانه نوعی تجری است. در این موارد مجازاتها برای خدشه دار نمودن حیثیت جامعه و جهت بی پروایی مجرم اعمال میگردند.
تمردی که در ماده ی 607 ق.م.ا بیان شده است تمرد عام یا ساده است. تمرد می تواند حالت خاص یا مشدّد داشته باشد؛ که تمردی است که در خصوص نظامیان به عمل می آید و در ماده ی 52 قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح مصوب 1382 به آن اشاره شده است که بیان میکند:
«هر نظامی حین خدمت یا در ارتباط با آن با علم و آگاهی در مقابل مأموران نظامی و انتظامی حین انجام وظیفه آنان مقاومت نماید یا به آنان حمله نماید متمرد محسوب می گردد.»